گزاره
مجموعهی «روزی که من خرگوش بودم»، مجموعهای طراحی دربارهی آیندهایست که دیگر شباهتی به گذشتهی خیالگونهی خود ندارد.
در این مجموعه، مریم صباغپور رویکردی انتقادی به آیندهی انسان ترسیده از دنیای کنونی دارد و تلاش میکند پیکرهی پیچیده و درهم تنیدهی جامعهی انسانی را با تأثیر از واقعیتهای اجتماعی، با زبانی مبهم، گسسته و پر از استعاره و ریشخند به تصویر کشد.
روزگاری که قرار بود روشنگری، پیشرفت عقل، علم، صنعت و اندیشه باعث رهایی انسانها از جهالت شود، در عوض آکنده از مصیبت و بدبختی شد و به پدید آمدن دنیایی کمک کرد که در آن انسان عامدانه تن به ایدئولوژیهای استعماری داد.
در این مجموعه، هنرمند پرسوناژهایی منجمد شده با حسهایی متضاد از فرا-روایت ترس را در جهت تفسیری دایرةالمعارف گونه ترسیم میکند.