قطعه ۴۱

امین طلاچیان

22 تیر - 2 مرداد 1396

گزاره

– قطعه ٤١

– آن‌ها از سرنوشت رهايى يافته‌اند.

– باورها تغيير مى‌كنند، دوران‌ها نيز هم

– تورقى در تاريخ، بسان زندگى

– نعش‌هايى موميايى شده، برگى زرد آورده از ناكجا در آب، يخ زده در لحظه، گم‌گشتگان تاريخ ، قاب گرفته بر ديوار گالرى. گالرى نه؛ همچون گورستانى، حسى كه انگار تو در ميان آن همه خانه دارى. آرامگاه رازهايى كه يک‌جا مدفون شده‌اند.

– عكس‌هاى امين طلاچیان سوخته روایت‌هایی هستند بر مرگ يک لحظه به مانند محو شدن يخى در ميان دست‌هايمان براى تسكين درد سوختگى. سياه‌سنگى شكسته ب پاسداشت باورهايمان، گذشته‌اى محو شده در حال؛ به تلخى ياد زودرفتگان سياست‌هاى رنگ و رو رفته‌ی تاريخ !

تيرماه ٩٦

راميار منوچهرزاده