گاهی در حین فکر کردن به گذشته مچ خودم رو می‌گیرم

کیمن مه‌آبادی

20 بهمن - 3 اسفند 1402

گزاره

احتمالا بتوانيم توافق کنيم که حسرت بخشي جدانشدني از زيست ماست. در پس فکر کردن به گذشته غالبا يا غبطه ميخوريم که چرا چنين شد و چنان نشد، يا افسوس گذرا بودن لحظه و خاطرهاي خوش را ميخوريم. براي من تجمع اين حسرتها - که هم جنبهي شخصي دارند و هم اجتماعي - مدتيست که به شکل کوه درآمده است. تصميم گرفتهام با آنها زندگي کنم و به حضورشان احترام بگذارم.
اثر پيش رو در ادامهي همين مسير شکل گرفته است. لايه لايه موم طبيعي روي هم آمده و يک کوه را شکل داده است. در بين اين پستي و بلنديها، گاه شمعهايي ديده ميشود که در طي سالها از روي کيک تولد من و اطرافيانم جمعآوري شده است. اين شمعها که زماني با هياهو و لبخند خاموش شدهاند، امروز گذر دوراني را براي من يادآوري ميکنند که در تلاشم تا پشت سر بگذارم.