قاسم حاجی‌زاده - هراس و هوس

28 فروردین 1403

گالری اُ با افتخار در نخستين همکاری خود با قاسم حاجی‌زاده (م. ۱۳۲۶ لاهیجان)، نمایشی از دوره‌های مختلف هنرمند را با عنوان «هراس و هوس» برگزار می‌کند. 
قاسم حاجی‌زاده، بر الهاماتی که از نقاشی عصر قاجار گرفته مایه‌هایی اکسپرسیونیستی می‌افزاید که منجر می‌شود گاه آثارش خام و ساده بنماید، حال آنکه بر اصولی چون پرسپکتیو و ترکیب‌بندی به خوبی مسلط است. گرچه او بر حیطه‌هایی نظیر پاپ آرت و نئورئالیسم دست می‌یازد، گنجاندنش در یک سبک خاص دشوار است چرا که ذره‌ای از انواع سبک‌ها را می‌توان در آثارش دید. بوم‌های او عرصه‌ای هستند که نقاشی را با طراحی، و کاغذ را با پارچه‌‌بوم، جسورانه درهم می‌آمیزند. حاصل، بوم‌هایی است لایه‌لایه که دائم به وقایع شخصی گذشته ارجاع می‌دهند. 
او عکس‌های قدیمی را چنان نقاشی می‌کند که گویی روایتگرند، گرچه این روایت اغلب مستقیم تعریف نمی‌شود. او روایت بصری میان سوژه‌هایش را با اغراق بر «واقعیت» تصاویری که استفاده کرده، بازتعریف می‌کند. او به مثابه یک شاهد بیرونی، هرطور میلش باشد مسائل را بازتعریف می‌کند؛ هرچه بخواهد را در کنار هم می‌گذارد و آنچه به تصویر کمکی نمی‌کند را حذف می‌کند. در خلال نقاشی‌های او، بازآفرینی گذشته از طریق خوانش مجدد تصاویر قدیمی در اکنون را شاهد هستیم. 
فیگور در آثار او، مسائلی ساده اما عمیق در باب ترس و شهوت را به ما عرضه می‌کند. برخلاف کاربرد عکاسی، ثبت و ضبط یک لحظه و جاودانه‌سازی آن، آثار حاجی‌زاده از میل عمیق او به گذرا بودن لحظات سرچشمه می‌گیرند و همین امر به عمق آثار وی کمک می‌کند. آنچه زودگذر استشهوتی‌ست که در بسیاری از آثار او آشکار، و اضطرابی‌ست که در نحوه به تصویر کشیدن آن‌ها وجود دارد؛ ژست فیگورها، نگاه خیره‌ی آن‌ها، نحوه قرارگیری‌شان در فضا و در نسبت با یکدیگر از اهمیت بالایی برخوردار است.
در یکی از آثار که زوجی را در روز عروسی‌شان تصویر می‌کند، مرد دیگری را درون قاب مشاهده می‌کنیم. عروس با خجالت نگاهش را به زمین دوخته. داماد بازوی عروس را محکم می‌فشارد، در حالی که به سوی مرد دیگر خم شده و با گونه‌های گل‌انداخته او را می‌بوسد. در این اثر شاهد چه هستیم؟ میل حرکت به سوی چیزی یا ترس از دست دادن آنچه داریم؟ گرچه سه فیگور ظاهرا در جشن یکدیگر شریکند، اما هم‌زمان بسیار گسسته می‌نمایند. 
در اثری دیگر، جزئیات لباس، جواهرات و تزئینات موهای مردانی که لباس زنانه به تن کرده‌اند، به قدری دقیق و ظریف است که می‌توان پارچه را میان انگشتان خود احساس کرد. آن‌ها فقط به همین مناسبت لباس پوشیده‌اند تا عکس‌هایشان را در یک آتلیه عکاسی بگیرند و حاجی‌زاده با این‌گونه اتفاقات بازی می‌کند. چشمان سوژه‌ها فرافکن است. فیگور وسط مستقیم به مخاطب نگاه می‌کند، در حالی که دو نفر دیگر به سمت چپ چشم دوخته و سیگارشان را نیز به همان سمت گرفته‌اند، عنصر دیگری برای تکمیل «ژست» خود که اشاره‌ای است به احتمالات مختلف مقابل آن‌ها. 
حاجی‌زاده به وضوح از نقاشی کردن لذت می‌برد، و می‌خواهد این لذت را به مخاطبش نیز منتقل کند. اما این بدان معنا نیست که کار را برای مخاطبش آسان کرده. پالت رنگی او غریب است و جلوه‌ای منحصر به‌فرد به کارهایش بخشیده. او ممکن است از یک نارنجی تند برای پس‌زمینه صاف یک نقاشی استفاده کند که آن را پاپ‌تر و امروزی‌تر ‌کند، یا از پس‌زمینه‌ای بسیار پرکار با لعاب قهوه‌ای استفاده کند تا آن را نوستالژیک‌تر و مربوط به گذشته کند. اما تصاویر روزمره در آثار حاجی‌زاده، بیش از آنکه تنها نوستالژی‌آفرین باشند، چیزی بس تاریک‌تر را در دامان خود می‌پروراند.

- ارکیده درودی 
فروردین ۱۴۰۳

قاسم حاجی‌زاده - هراس و هوس