باغ‌های دیواردار

فرزاد مجیدی

25 مهر - 6 آبان 1404

گزاره

گالری اُ سومین نمایش انفرادی فرزاد مجیدی (م. ۱۳۶۵ تهران) با عنوان «باغ‌های دیواردار»* را برگزار می‌کند.

در این نمایش، مجموعه‌ای از نقاشی‌های اکرلیک روی بوم و طراحی‌های روی کاغذِ هنرمند به نمایش درآمده است؛ آثاری که در روندی تجربه‌محور و تدریجی، در طول دو سال شکل گرفته‌اند و به‌جای بازنمایی واقع‌گرایانه، بر بداهه‌پردازی و کشف متمرکزند. در آثار اولیه، هم‌نشینی رنگ‌های درخشان و فرم‌های تکرارشونده نقش محوری دارد، در‌حالی‌که در آثار متاخر، توجه به رابطه‌ی نیروهای تصویری با فضای منفی و عناصر معماری پررنگ‌تر می‌شود. این تغییر تدریجی در طراحی‌های روی کاغذ، که تازه‌ترین آثار مجموعه‌اند، به وضوح بیشتری می‌رسد؛ جایی که تعادل میان ساخت و حذف، و نیز روابط فضایی میان اجزا، آشکارتر دیده می‌شود. کنار هم قرارگرفتن این آثار سیاه‌و‌سفید موجب انتقال و ارتباط فرم‌ها از اثری به اثر دیگر و شکل‌گیری کلیتی تصادفی میان آن‌ها شده است؛ به نقل از هنرمند گویی عبور از دیوار و شکل‌دهی باغی بزرگ‌تر اجتناب‌ناپذیر است.
مجیدی در این مسیر، با ادغام اشکال انتزاعی و بازنمایی‌شده، محیط‌های تصویری لایه‌لایه‌ای خلق کرده که همچون تفسیرهایی ذهنی و شاعرانه از شرایط اجتماعی و فرهنگی عمل می‌کنند. او ویژگی‌های ذاتی، کاربردی و شمایل‌شناسانه‌ی «باغ‌های دیواردار» را دستمایه‌ی خلق موقعیت‌هایی قرار داده که هم بر امکانات ابزار نقاشی استوارند و هم حامل استعاره‌هایی از زندگی معاصر.
برخلاف مجموعه‌ی پیشین، آثار این نمایش بدون عنوان‌اند و در وضعیتی از بازبودن و ناتمامی قرار دارند. همچنین، فقدان موقعیت جغرافیایی و تاریخی مشخص، در کنار ارجاعات به نقاشی اروپایی و مدرنیستی، فضاسازی در معماری و نمایش باغ در نگارگری و هنرهای سنتی ایرانی و شرقی، باعث شده است آثار از خوانش‌های منسجم و کلی‌گرا بپرهیزند و به‌سوی تعبیرهایی موقت، چندلایه و در‌حال شکل‌گیری حرکت کنند.

 

«باغ پدیده‌ای زنده و همواره در‌حال شکل‌گیری است؛ جایی که حتی اگر اجزا با دقت و برنامه‌ریزی طراحی شده باشند پوسیدگی، از‌بین‌رفتن و رویش خود‌به‌خودی مدام در‌حال اتفاق‌افتادن است. دیوار به‌عنوان دربرگیرنده و محافظ این مفاهیم عمل می‌کند و هم‌زمان در تضاد با بسیاری از خصلت‌های طبیعت است. دیوار‌های بلندِ «باغ‌ دیواردار» به‌لحاظ حفظ امنیت و زیبایی و به‌خصوص باغبانی و پرورش گیاهان اهمیت دارند. سرپناه ایجاد‌شده توسط آن‌ها علاوه بر محافظت در برابر حیوانات و انسان‌های مهاجم، می‌تواند دمای محیط داخل یک باغ را تا چند درجه افزایش دهد و یک خُرداقلیم ایجاد کند که به گیاهانی که در آب‌و‌هوای اصلاح‌نشده زنده نمی‌مانند امکان رشد دهد. هم‌زیستی گیاهان با دیوارها، جوی‌ها و بناها، «باغ دیواردار» را به فضایی بدل می‌کند که در آن طبیعت به‌گونه‌ای مصنوعی بازآفرینی می‌شود؛ جایی که فردیت و جمع، سکون و حرکت، رشد و تهدید در تعادلی پویا هم‌زمان حضور دارند. این تناقض، دگرگونگی و تغییرکنندگی همچنین با مفهوم هتروتوپیای میشل فوکو هم‌سو است؛ این فضا‌ها که برای فعالیت‌های خاص طراحی شده‌اند به جهت اینکه طبق استانداردهای خود عمل می کنند، حس زمانی و مکانی مختص خود را ایجاد می‌کنند و دارای لایه‌های مختلف معنا و رابطه با دیگر مکان‌ها هستند».
- فرزاد مجیدی

 

 

* اصطلاحی کهن به‌معنای باغی محصور با دیوارهای بلند است. ریشه‌ی این واژه به اصطلاح اوستایی «پَیری‌دَئِزَه» به معنای حصار پیرامون یا گرداگرد کشیدن است که بعدها در فارسی میانه و نو تبدیل به «پردیس» شد.