گزاره
گالری اُ نمایشی از امید بازماندگان (م. ۱۳۵۵ شیراز) را برگزار میکند که هنرمند با چهارده اثر رنگ روغن روی بوم و کاغذ، مناظری طبیعی و شهری، البته حومه شهر را نشان میدهد که با دقت و جزییات نقاشی شدهاند.
بازماندگان در این مجموعه خود را ناظری فرض کرده که بیرون از شهری بزرگ با فاصلهای خودخواسته از آن، به مشاهده پیامدهای امروزیِ زندگی کردن، نشسته و گوشههایی از آن را تعبیر و بیان کرده است. فاصلهای آستانهای، نه آنقدر نزدیک که آثار را منظره شهری بنامیم، نه آنقدر دور که طبیعتنگاری باشند. از این فاصله شهر و جزئیاتش در غباری نرم فرو میرود در حالیکه جزئیات حومه بیشتر نمایان میشود و با خاک، سنگ، گیاهان ضعیف و درختان باریک بازشناخته میشود؛ و همه در کنار ساکنین همیشگی این پیرامون، سگها. آنهم سگهای سرگردان. آنانکه از بدو شکلگیری شهرهای امروزی "پیرامون" را محل زندگی خود کردند. نه میلی برای وارد شدن به شهر دارند، نه دلیلی برای دورتر شدن. انگار پیام مشترکی در پشت چشمان آنها موج میزند که خیلی قابل درک برای انسان نیست، اما حس میشود. آن حرف مشترکی که درد همه ساکنین شهرهای بزرگ است اما توانایی گفتنش را ندارند. به قول هدایت دو چشم پر از درد و زجر انتظار که فقط در پوزهی یک سگ سرگردان ممکن است دیده شود.