گزاره
«کارت پستالها» عنوان چهارمین نمایشگاه انفرادی محمدرضا میرزایی (۱۳۶۴، تهران) در گالری اُ است.
عکاسی میرزایی رابطهای قدیمی را با نقاشی انتزاعی و به خصوص «اکسپرسیونیسم انتزاعی» داشته است. این رابطه که با تکرار صوری عناصری از نقاشیهای جکسون پولاک و اد رینهارت و یا با استفاده از تکنیکهایی که با تاکید بر عمل آفرینش هنری به فعالکردن ناخودآگاه دوربین و ایجاد شکلهایی اتفاقی میانجامیدند، آغاز شده بود، در این مجموعه با ارجاع به نقاشیهای میدان-رنگ مشابه آثاری از مارک روتکو ادامه مییابد. اما آثار میرزایی نه نوستالژی نقاشیهایی از گذشتهاند و نه در پی تکرار دلالتهای اجتماعی و معنایی آن آثار. نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی بر آزادی و فردیت هنرمند تاکید داشت، اما میرزایی عملا با استفاده از زبان تصویری هنرمندی دیگر، آن کیفیت فردی را متزلزل میکند. همینطور منتقل شدن پهنههای رنگ از نقاشی به عکاسی، مدیومی که قرار است واقعیتی را ثبت کند، در شرایطی که عناصر درون عکس به واسطهی فلو بودن تصاویر قابل خواندن نیستند، به جای آزادی به محدودیت میانجامد.
بنابراین میرزایی ضمن استفاده از «تکرار» به عنوان استراتژی خودآگاهانه هنری، آن را به عنوان نقدی صریح به کار میبندد، همانطور که عنوان طعنه آمیز «کارت پستال» جذابیتی بصری را یادآور میشود که ممکن است تنها در سطح تصویر رخ میدهد. در کتاب عکس کارت پستالها (انتشارات بلوتایگر، ۲۰۱۹)، نقل قولی از غلامحسین ساعدی آمده است که از تجربه در غربت میگوید و پاریس را به یک کارت پستال تشبیه میکند. کارت پستالهای میرزایی نیز همچون پاریس ساعدی، نا-مکانند. آنها بعضا تصویری از نمایش رنگ بر گوشی موبایل او و انعکاس آن بر روی میز هستند و در مواردی دیگر نمایی از اقیانوس آرام، اما در هر دو مورد وهم آلود، و همانقدر واقعیاند که مجازی. همانطور که میرزایی در گفتگویی در مورد کتابش عنوان کرده بود این عکسها شبیه تجربه او از سانتا باربارا هستند، یا با کلمات خود او: «کارت پستالهایی از کارت پستالی که در آن زندگی میکنم.»