گزاره
محمدرضا میرزایی عکسهای جدید چیزی که در نگاه نخست عکسهای سومین نمایشگاه انفرادی محمدرضا میرزایی در گالری اُ را از سایر آثارش جدا میکند، تعدادی پرتره است. برخلاف آثار قبلی، اینجا چهرهها قابل تشخیصند. گاهی در عین صمیمیت به دوربین زل زدهاند و حتی میخندند و گاهی نقطه دیگری را نگاه میکنند. اما هنوز نور پر حجم و همیشگی میرزایی میان چیزی که میبینیم و خود آن چیز، فاصله میاندازد. این نور مدلها و چیزها را برای لحظهای کوتاه، از آنجا که هستند جدا میکند و در صحنهای دیگر مینشاند. برای ما هیچ مشخص نیست که عکسها چقدر مستند هستند و چقدر ساختگی. میرزایی در عکسهای دیگر نمایشگاه، آنقدر بر نور به عنوان متریال اصلی عکاسی تاکید میکند که در عکسهایی، نور به جای دیدن، باعث ندیدن ما میشود و تصاویر در مواقعی معادلی تصویری برای «شکست» میشوند. این عکسها به ما یادآوری میکنند که عکاسی همانقدر که در باب ثبت کردن و به دست آوردن است، در باب از دست دادن و باختن نیز هست. و البته این، بی شباهت به رابطه صمیمی یا با تظاهر به صمیمیت عکاس و مدلهای درون عکسها نیست. مانند رابطه عکاسی با نور، رابطهی ما با انسانهای دیگر همراه است با وابستگی و آمیخته با احتمال فقدان و شکست. میشل فوکو در «نظم اشیاء» مینویسد: «شاعر کسی است که در زیر تفاوتهای نامگذاری شده و همیشه مورد انتظار، خویشاوندیهای نهفتهی بین اشیاء و شباهتهای پراکنده آنها را از نو کشف میکند. شاعر در زیر نشانههای تثبیت شده، و به رغم آنها، گفتمانی دیگر و ژرفتر را میشنود.»* شاید اگر کلمه «عکاس» را جایگزین کلمه شاعر کنیم، این نقل قول توصیف غیردقیقی از کار میرزایی نباشد. او هر چند با رسانهای بازنمایاننده و محتاج به اشیاء، مانند عکاسی کار میکند، اما کارش مشکل ساز کردن «نام»ها، مکانها و زمانها و البته یافتن خویشاوندیهای غیرمنتظره میانشان است. مجاورت عناصر مرتبط و بیارتباط و اصرار بر تکرار، بخشی از زبان عکاسی او در جهت یافتن همان گفتمان دیگر است. تکرار در اینجا، جدا از عنوان نمایشگاه که میرزایی آن را برای بار دوم انتخاب میکند، حتی در ارائه نسبتا دقیق چند صحنه در عکسهای متفاوت اتفاق میافتد و کارها را به سوی نوعی امبیولنس سوق میدهد. این تکرار میتواند تمثیلی باشد از عکاسی میرزایی که مانند دری است گشوده به دو سو. کار او قسمت کردن تردید است، در زمانی که نمیدانیم چه وقت هست. در مناظری که نمیدانیم کجا هستند. و در شناختن و باختن دوستانی که نمیدانیم که هستند. * فوکو، میشل. ۱۳۸۹ (۱۹۶۶). نظم اشیاء: دیرینه شناسی علوم انسانی. ترجمهی یحیی امامی. پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.