گزاره
مُقیم
دشتها وکوهها را ترک کردیم، دیوار و سقف و حصار ساختیم؛ ساختمان برپا کردیم تا خود را مصون، تنها و جدا سازیم. ما به آنجایی که از آن آمده بودیم، حس تعلق نداشتیم و شروع کردیم به ساختن طیف گستردهای از بناها برای اقامت خود.
ساختن این سازهها و اقامت ما در آنها نشان از ترک خودمان (آنچه بودیم) نیست؟ روزی نخواهد رسید که ما این بناها را برای ساختن بناهای دیگر ترک کنیم؟ ما خود را ترک میکنیم؛ همانطورکه دیگر گونهها و جایی را که در آن سکونت داشتهایم. کیفیت این ترککردن شبیه به تنهایی است؛ این تنهایی به ما امکان میدهد خارج از خود و هستی بایستیم و آن را نظاره کنیم.
مجموعهی پیش رو حاصل نگاه و احساس من در سال اخیر به ترکشدن و تنهایی و همچنین تلاش برای نفوذ و آشکار ساختن این مفاهیم از طریق بهتصویرکشیدن فضای سحرآمیز و گشودن زیبایی و حجم رعبانگیز مستتر در فضاها و بناهای متروک و صنعتی است.
-پگاه رجامند