گزاره
«آخر جهان جایی چندان دورتر از خانه نیست».
⁃ یاساجیرو اوز
برای مهدی چیتسازها (م. ۱۳۵۲، قزوین)، خانه و چند قدم بیرون از آن همزمان دورترین و نزدیکترین جهانِ ممکن است. همزمان آشناترین و غریبترین دنیایی که میشناسد. این دلیل اصلی دلمشغولی وی با کوچههاست. کوچه میانجیِ فضای درونی و بیرونی است. پلی که ما را از خانه به خیابان و شهر میرساند. و اما مهمترین بخش دلیل گرایش هنرمند به نقاشی کوچهها به رویکرد نقاشانه مربوط است. کوچهها بیش از هر موضوعی، همزمان نقاشی فیگوراتیو و آبستره است؛ در حالیکه چیزی از جهان خارج را بازنمایی میکنند و سویهی روایتگری دارند، برخلاف نقاشی چشمانداز یا پرتره، در واقع چیزی جز پیوستاری انتزاعی از درها، دیوارها و زمینها یا به عبارتی سطح و خط و رنگ نیستند. از یک سو، گرایشی شدید به معناهای استعاری دارند و از سوی دیگر میتوانند در برابر هر معنای غیرنقاشانه مقاومت کنند. به همین جهت چالش رودر روی چیتسازها، حفظ این تعادل بوده است. او تلاش دارد تا همزمان آثاری خلق کند که قصهگوی احولات شخصیِ وی و روایتگر بخشی از فرهنگ این سرزمین باشد؛کوچهها از بخشهای مختلف کشور انتخاب شدهاند: از بوشهر تا تهران و از قزوین تا شیراز و گرگان و رشت. او صدها تصویر از کوچهها ثبت کرده است و سپس آنها را انتخاب و ترکیب و بازسازی کرده است. مسیر چندین سالهی مهدی چیتسازها هماکنون با نیتهای اولیهاش تفاوت بسیار کرده است؛ تفاوتهایی که برخی آگاهانه و برخی ناآگاهانه در کارهایش بازتاب یافتهاند.